ذهنتان را به ماده تبدیل کنید دارونما: تشریح یک فکر

ذهنتان را به ماده تبدیل کنید

دارونما: تشریح یک فکر

اگر اثر دارونما را تابعی از توانایی افکار در تغییر فیزیولوژی بدن بدانیم – مقوله ای که ارجحیت ذهن بر ماده نام دارد – آنگاه شاید لازم باشد که افکارمان را بررسی کنیم و نگاه دقیقی به نحوه ی برهم کنش آنها با مغز و بدنمان بیندازیم. بیایید از افکار شخصی روزمره مان شروع کنیم.

ما بنده ی عادت هایمان هستیم. ما روزانه حدود ۶۰,۰۰۰ الی ۷۰۰۰۰ فکر را پردازش میکنیم که ۹۰ درصد آنها دقیقاً همان افکاری هستند که دیروز به آنها فکر کرده ایم.

هر روز در سمت خاصی از تخت خواب بیدار میشویم، یک سری کارهای روتین را در حمام انجام میدهیم، سرمان را به شیوه ی خاصی شانه میکنیم، روی همان صندلی همیشگی مینشینیم، همان صبحانه ی

همیشگی را میخوریم، فنجان قهوه را همیشه طور خاصی در دست میگیریم، از همان مسیر همیشگی به سر همان کار همیشگی میرویم و همان کارهای همیشگی را در کنار همان افراد همیشگی )که همان عواطف همیشگی را در ما ایجاد میکنند( انجام میدهیم.

سپس با عجله به خانه میرویم تا با عجله ایمیل هایمان را چک کنیم تا بتوانیم با عجله شام بخوریم و با عجله برنامه های تلویزیونی مورد علاقه مان را تماشا کنیم تا بتوانیم با عجله برویم و به عنوان بخشی از روتین قبل از خوابمان، مسواک بزنیم؛ تمام این کارها را با عجله انجام میدهیم تا بتوانیم در روز بعد دوباره آنها را از اول انجام بدهیم.

 

اگر از حرف های من اینطور برداشت کرده اید که ما بخش زیادی از زندگیمان را در حالت خلبان خودکار سپری میکنیم، باید بگویم درست فهمیده اید. اگر به همان افکار سابق بیندیشیم، به همان انتخاب های سابق خواهیم رسید.

اگر به همان انتخاب های سابق دست بزنیم، همان رفتارهای همیشگی را بروز خواهیم داد. اگر همان رفتارهای همیشگی را بروز دهیم، همان تجربیات سابق را به وجود خواهیم آورد.

اگر همان تجربیات سابق را به وجود بیاوریم، همان عواطف همیشگی در ما پدید خواهد آمد. و سپس این عواطف همیشگی ما را به سمت همان افکار همیشگی میبرند.

به شکل ۳.۲ نگاه کنید و ببینید که افکار همیشگی ما چگونه همان واقعیت همیشگی را برایمان خلق میکند.

افکار همیشگی ما چگونه همان واقعیت همیشگی را برایمان خلق

افکار همیشگی ما چگونه همان واقعیت همیشگی را برایمان خلق میکند.در نتیجه ی این فرایند خودآگاه یا ناخودآگاه، وضعیت زیستی شما مانند سابق می ماند. مغز و بدن شما هیچ تغییری نمی کند، چون شما گرچه در ته دلتان دوست دارید زندگیتان را تغییر دهید،

اما دارید به همان افکار سابق فکر میکنید، همان کارهای سابق را انجام میدهید و با همان عواطف

واقعیت همیشگی ایجاد میکند سابق زندگی میکنید. شما همان فعالیتهای مغزی همیشگی را ایجاد میکنید و این فعالیتها نیز همان مدارهای سابق را فعال و همان مواد شیمیایی سابق را تولید میکنند. این مواد شیمیایی نیز همان تأثیر همیشگی را بر وضعیت شیمیایی بدن میگذارند.

سیگنال های شیمیایی همیشگی، همان ژنهای همیشگی را به همان شیوه ی همیشگی روشن میکنند. در نتیجه همان ژنهای همیشگی بیان میشوند و همان پروتئینهای همیشگی را ایجاد میکنند. پروتئینها بلوک های سازنده ی سلول هستند، پس بدن شما هیچ تغییری نمیکند )بعداً بیشتر به مبحث پروتئین خواهم

پرداخت.( از آنجا که بیان پروتئینها بیان زندگی و سلامتی است، زندگی و سلامتی شما نیز تغییری

نمیکند.

حالا لحظهای به زندگیتان نگاه کنید. این گفته ها چه معنایی برای شما در بر دارند؟ اگر شما به

همان افکار دیروز فکر کنید، به احتمال قوی دوباره به همان انتخاب های دیروز دست خواهید زد.

اگر امروز به همان انتخاب های سابق دست بزنید، فردا همان رفتارهای سابق را بروز خواهید داد. اگر فردا همان رفتارهای عادت محور همیشگی را بروز دهید، در آینده نیز همان تجربیات همیشگی را

خلق خواهید کرد.

شما در واقعیت آینده تان همان رویدادهای همیشگی را رقم میزنید و در نتیجه همواره به همان عواطف قابل پیش بینی و همیشگی میرسید. در نتیجه هر روز همان احساس همیشگی را تجربه میکنید. دیروز شما به فردایتان تبدیل میشود – پس حقیقت این است که گذشته ی شما به آیندهتان تبدیل شده است.

 

اگر تا به اینجا حرفم را قبول دارید، میتوانیم بگوییم که احساس آشنایی که هماکنون توصیف کردم،

هویت شما یا شخصیت شما – است. این احساس، حالت وجودی شماست. برایتان – » شما « خود

راحت و خودکار است و برای ایجاد آن لازم نیست تلاش کنید. همان شمای شناخته شدهای است

که راستش را بخواهید، در گذشته زندگی میکند. اگر هر روز صبح در هنگام بیدار شدن، احساس

را به یاد بیاورید و این فرایند تکراری را به صورت روزمره اجرا کنید، آنگاه به مرور زمان این » شما «

حالت وجودی شناخته شده تنها سبب بروز افکاری میشود که شما را به سمت همان چرخههای

خودکار انتخاب، رفتار و تجربه میبرند و شما را دوباره به آن احساس آشنایی میرسانند که فکر

میکنید هویت شماست. در نتیجه تمام ابعاد شخصیت شما یکسان میماند.

اگر این شخصیت شما باشد، آنگاه شخصیت شما واقعیت شخصی شما را رقم میزند. به همین

سادگی. و شخصیت شما از طرز فکر، نحوهی عمل و چگونگی احساس شما تشکیل شده است.

بنابراین شخصیت فعلی شما که مشغول مطالعه ی این صفحه است، واقعیت شخصی کنونی شما را

که همان زندگی شماست، خلق کرده است؛ بنابراین اگر میخواهید واقعیت شخصی – زندگی –

جدیدی را خلق کنید، باید افکارتان را بررسی کنید و آنها را تغییر دهید. باید از رفتارهای

ناخودآگاهی که آنها را بروز دادهاید و همان تجربیات همیشگی را برایتان خلق کردهاند، آگاه شوید

و سپس به انتخاب های جدید دست بزنید، کارهای جدید انجام دهید و تجربیات جدید خلق کنید.

شکل ۳.۳ نشان میدهد که شخصیت شما چگونه بر واقعیت شخصیتان اثر میگذارد.

 

شخصیت شما از نحو هی فکر، عمل و احساس شما تشکیل شده است. شخصیت همان حالت وجودی است.

شخصیت شما از نحو ه ی فکر، عمل و احساس شما تشکیل شده است. شخصیت همان حالت وجودی است.

بنابراین اگر افکار، اعمال و احساسات شما مثل سابق بمانند، شما برد ه ی واقعیت شخصی گذشته تان خواهید بود.

اما اگر شما به عنوان یک شخصیت افکار، اعمال و احساسات جدیدی را در خودتا ن ایجاد کنید، ناگزیر واقعیت شخصی جدیدی را در آیند هتان خلق خواهید کرد. شخصیت شما واقعیت شخصی شما را رقم می زند

شخصیت

حالت وجود ی

آینده

گذشته

باید به عواطفی که حفظ کرده اید و هر روز با آنها زندگی میکنید، توجه کنید و آنها را به طور

دقیق مورد مشاهده قرار دهید؛ سپس باید تصمیم بگیرید که اگر هر روزتان را با این عواطف سپری

کنید، آیا میتوانید بگویید به خودتان عشق ورزیده اید؟ بیشتر افراد سعی میکنند با همان شخصیت

کهنه ی سابقشان واقعیت شخصی جدیدی خلق کنند و این امکان ندارد. اگر میخواهید زندگیتان

را تغییر بدهید، باید کس دیگری شوید. در ادامه شواهد علمی معتبری در اثبات این فرایند خواهم

آورد. به شکل ۳.۴ نگاه کنید و توالی موجود در آن را دنبال کنید.

اگر این مدل را درک کرده باشید، پس موافقید که افکار جدید شما منجر به انتخابهای جدید

میشوند. انتخابهای جدید به رفتارهای جدید میانجامند. رفتارهای جدید به تجربیات جدید منجر

میشوند. تجربیات جدید عواطف جدیدی خلق میکنند و عواطف و احساسات جدید نیز باعث

است. و واقعیت شخصی و وضعیت زیستی » تکامل « میشوند شما افکار جدیدی داشته باشید.

ادامه دارد