چگونه شخصیت دلخواهمان را بسازیم؟
ریاست بر کل عالم هستی با تمام جزئیات آن به شما تعلق گرفته است.
از بدو تولد تا سن بیست، سی و پنجاه سالگی، شخصیت شما از طریق
خانواده، دوستان، اقوام، جامعه و روابطی که داشتهاید شکل میگیرد.
هر شخصیتی قدرت دید و سطح نگرش خاصی نسبت به عوامل مختلف
دارد. نسبت به روابط، نسبت به انسانها، و به هر عامل دیگری در زندگی.
تمام نگرش شما نسبت به مسائل مختلف از باورهای شما نشأت میگیرد.
تأمل کنید که چه تفاوتی است بین شخصی که راحت به داخل قفس شیر
میرود، با شخصی که از سوسک میترسد؟
چه تفاوتی است بین شخصی که در هوا پرواز میکند، با شخصی که روی
زمین معمولی هم میترسد؟
تمام این تفاوتها چیزی نیست جز تفاوت در نوع باور و وجود چهار نوع
اندیشه متفاوت در ذهن اشخاص مختلف.
شخصیت هر انسانی باید از نو ساخته شود و این موضوع هیچ ربطی به
قوانین جاذبه و … ندارد. اما از طرفی این موضوع نیز، خود یک قانون است.
خارج از صحبت در مورد خداوند و کائنات، تغییر شخصیت هر فردی صد
در صد باید صورت گیرد، زیرا هر انسانی دارای نقاط ضعف در شخصیت
خود است. از روابط گرفته تا قدرت، اعتماد به نفس، عزت نفس و …
در جامعهای که اکنون زندگی میکنیم بیان چنین جملهای بسیار رایج است
هر انسانی یک مرتبه به دنیا میآید و یک مرتبه از دنیا میرود، پس باید «
اما حقیقت آن است که شما به دنیا آمدهاید و باید تا ،» خوب زندگی کند
ابد زندگی کنید و هیچ مرگ و آخرتی وجود ندارد. در نتیجه باید از
قوانینی آگاهی یابید و خودتان را از نو بسازید تا از زندگیتان بینهایت
لذت ببرید. این زندگی و این شادی حق طبیعی شماست. نگاهی به
شخصیت خود بیندازید و تامل کنید که کدام جنبه از شخصیتتان دچار
ایراد و ضعف است. سپس شخصیت خود را طبق آنچه که تاکنون در
قسمتهای قبل بیان کردم، از نو بسازید.
تغییر شخصیت صد در صد شما از این جهت لازم و حائز اهمیت است که،
شخصیت شما انرژی شماست.
این جمله به چه معناست؟
منظور آن است که مثلاً اگر در ذهنتان جملات “من قدرتمند هستم، من
با اعتماد به نفس هستم، من در حضور هر شخصی از اعتماد به نفس فوق
العاده منحصر به فردی برخوردار هستم، من کاملاً آرام و خونسرد هستم،
برای من اصلاً مهم نیست در حضور چه کسی یا کسانی هستم، من همیشه
و همیشه آرام و خونسرد هستم”، جا گرفته باشد، تمام این جملات و
اندیشهها دارای انرژی هستند. و این انرژی اکنون در درون شخصیت شما
وجود دارد. بسیار مهم است که شما تمام انرژیهای کاذب که از وجود
هزاران هزار اندیشه مخرب در ذهنتان نشئت میگیرد را، از وجودتان
حذف کنید. باید تحت هر شرایطی این کار را بکنید.
مهمترین دلیل برای تغییر شخصیتتان بر پایه این آگاهی استوار است
که؛ شخصیت شما انرژی است، هر انرژی فرکانس و ارتعاشی دارد. پس
وجود شما ارتعاش است. اندیشهای نظیر “من قدرتمند هستم”، ارتعاشی
فوق العاده قوی است و برعکس آن “من ضعیف هستم”، ارتعاشی بسیار
مخرب و منفی است.
حال اندکی تأمل کنید که شما در ذهن خود چه افکاری دارید؟
اغلب افراد همواره اندیشههایی از قبیل:
من همیشه بدشانس هستم
من همیشه بداقبالی میآورم
برای من هیچ چیز خوب نیست
من همیشه استرس و اضطراب دارم
و هزار و یک اندیشه دیگر در ذهن شما وجود دارد.
تمام این اندیشهها در ضمیر ناخودآگاه شما شکل گرفته و باعث ارتعاشی
در درون شما شده است و شما هر روز با این ارتعاش زندگی میکنید.
پس باید صد در صد انرژی شخصیتی شما تغییر کند.
تصور کنید تا به امروز شخصی بدشانس و ضعیف بودهاید، شما فرد
محبوبی نبودید، شما فرد محترمی نبودید، شما خالی از هر گونه دانشی
بودید و …. حال برعکس این اندیشهها را تصور کنید. زمانی که میگویید
من قدرتمند هستم، من بینظیر هستم، من شایسته، لایق و سزاوار هستم،
من محبوب هستم، انرژی شما تغییر میکند. شما وارد ارتعاشی دیگر می-
شوید و این ارتعاش رفتار شما را تغییر میدهد. یعنی زمانی که به تکرار
جمله “من قدرتمند هستم” میپردازید، واژه قدرت در درون ذهن شما
جای میگیرد. ارتعاش این واژه بر شما تاثیر میگذارد. یعنی رفتار،
صحبتها و کلام شما، عکس العملهای شما، بعد از جای گرفتن یک سری
واژه )اندیشه( در ضمیر ناخودآگاه شما تغییر میکند و این کاملاً طبیعی
است.
قبل از اینکه بخواهید انرژیتان را تغییر دهید، باید بدانید که دلیل تأکید
من بر تغییر شخصیتتان و کار کردن بر روی آن، این است که شخصیت
شما انرژی است. این شخصیت ارتعاش است و شما باید آن ارتعاش را از
خداوند در انتظار شماست
حالت ضعیف به ارتعاش قدرتمند تبدیل کنید، و باید بدانید که ارتعاش بر
تمام ذهن و بدن شما تاثیر میگذارد.
به هیچ عنوان نباید ذهن شما درگیر زبان بدن و یا تشخیص زبان بدنتان
باشد.
قرار نیست که در مقابل همسرتان، و یا مقابل شخصی جدید، و یا در مقابل
جامعه، نقش بازی کنید، شما قرار نیست نقاب بزنید. زمانی که شخصیت
شما تغییر کند، زبان بدن شما نیز به طور ناخودآگاه کنترل میشود و به
هیچ عنوان نیاز ندارید در حضور شخصی، نقش بازی کنید.
نیازی نیست که چنین مطالبی را باور کنید. اینگونه مطالب واقعیت است
و واقعیت باید انجام شود و دانسته شود. شما باید بدانید و طبق واقعیت
زندگی کنید.
تمام اندیشههای شما به واقعیت فیزیکیتان تبدیل شده، میشود و خواهد
شد. حال نگاهی به اندیشههایی که از صبح تا شب داخل ذهنتان میآیند
و میروند، بیندازید.
تا به امروز چند مرتبه به خود گفتهاید که بد اقبال هستید؟ چند مرتبه به
خود گفتهاید که شانس ندارید؟ زندگی من همواره با شکست مواجه می-
شود؟ و ….
میلیاردها میلیارد اندیشه منفی داخل ذهن شما وجود دارد، و زندگی شما
لحظه به لحظه، طبق همین اندیشهها خلق میشود.
برای اینکه ذهنتان را از تمام اندیشههای ضعیف خالی کنید، البته باید
بدانید که نیاز به خالی کردن ذهن خود از چنین اندیشههایی نیست، شما
نباید اندیشهها را دور بریزید فقط کافیست به طریق زیر عمل کنید…
دو کفه ترازو را در نظر بگیرید…
فرض کنید تمام اندیشههای منفی، مثلاً مربوط به ارتباط، در کفه سمت
راست قرار دارد. کفه سمت چپ نیز مربوط به اندیشههای مثبت است.
چند اندیشه مثبت در مورد ارتباطات در داخل این کفه وجود دارد و شاید
بیش از هزاران اندیشه منفی در کفه سمت راست است. برای اینکه شما
کفه مثبت را بالاتر ببرید، باید هر روز طبق مطالب آغازین عمل کرده و
اندیشهها را به همان طریق تکرار و حس کنید، بعد از چند روز کفه مثبت
بالاتر میآید و کفه منفی پایینتر میرود. به هیچ عنوان نیاز نیست که فکر
کنید که من باید افکار منفی را از ذهنم دور بریزم. افکار منفی از ذهن
انسان دور ریخته نمیشوند، بلکه با افکار مثبت جایگزین میشوند و زمانی
که با افکار مثبت جایگزین شدند، به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی،
افکار منفی به سراغ انسان نمیآیند.
شخصی که اعتماد به نفس پایینی دارد، شخصی که دوست داشتنی نیست،
شخصی که محبوب نیست، فقط کافیست که کفه ترازو را در نظر بگیرد و
آن جملاتی را که “من …… هستم” را انتخاب کند و هر واژهای را که
دوست دارد در قسمت نقطه چین قرار دهد و این جمله را، هر روز به خود
تلقین کند. راههای زیادی برای تلقین کردن وجود دارد. با توجه به مطالب
پیشین، در آخر شب، اول صبح، در طی روز، مدیتیشن انجام شود و
احساس خوب ادامه یابد. در صورتیکه شخص بر روی اندیشههای جدید
تمرکز کند، پس از چند روز کفه مثبت به سمت بالا و کفه منفی کلاً خارج
میشود.
حال که به ضرورت تغییر شخصیت خود پی بردید و میدانید که چرا باید
ارتعاش شخصیت و هویتتان را بالا ببرید، میتوانید از این آگاهی در
جهت اطمینان برای تغییر شخصیت و انرژی وجودتان بهره ببرید.
شما قرار است انرژی کاذب یک شخص بیست، سی یا پنجاه ساله را دور
بریزید، برای این منظور نیازمند تمرکز هستید، پس اگر تأکید من در
بخشهای اول به تمرکز شما در طول شبانه روز بود به همین علت است.
اشتیاق و اراده کافی داشته باشید، و با داشتن آگاهی بر علت تمرکز بر
اندیشههای مثبت، شخصیت مورد علاقهتان را بسازید.
توجه داشته باشید که افکار منفی ثانیه به ثانیه به ذهن شخص میآیند و
تنها راه رهایی از چنین اندیشههایی این است که، شخص شبانه روز روی
اندیشههای جدید و قوی تمرکز کند.
بدین منظور، همانطور که قبلاً نیز گفته شد به محض بیدار شدن از خواب
مدیتیشن انجام دهید، به سرعت به حمام بروید، به سرعت غذا، دوباره
تمرکز و تکرار اندیشههای جدید، پیاده روی، دوباره مراقبه و درگیر
کردن خود در اندیشههای جدید و ماندن در حس خوب.
باید دو سه روز به همین شکل عمل کنید و اندیشههای جدید را ثانیه به
ثانیه و لحظه به لحظه تکرار کنید.
اکنون دلیل اینکار را میدانید. اندیشههای ذهن شما زندگیتان را تا به
امروز خلق کردهاند.
پس اگر مشکلی دارید، فرزند دارید، در شرایطی نیستید که بتوانید تکرار
و تمرکز کنید، و هزاران هزار دلیل دیگر، به خودتان بستگی دارد که
اهمیت تغییر شخصیتتان و لذت بردن از شخصیت جدیدتان، تا چه مقدار
برایتان ارزشمند باشد.
اگر میخواهید ارتعاشات و انرژی های منفی و کاذب را از زندگیتان برای
اولین و آخرین بار دور کنید، باید و باید تحت هر شرایطی سه یا چهار
روز به طور کامل برای خودتان وقت اختصاص دهید و بعد از سه یا چهار
روز باید ثانیه به ثانیه، مراقب افکار خود باشید چون شما به طور کل به
انسانی دیگر تبدیل میشوید. شما باید هر لحظه مراقب جملات و اندیشه-
های جدید باشید و بدانید چرا؟
زیرا جملات جدید شخصیت جدید شما و انرژی جدید شما و ارتعاش
جدید شما را میسازند و بعد از آن اشخاص و اتفاقات جدیدی وارد جهان
شما میشوند.
ادامه در
رهایی از احساس تنهایی و لمس کردن عشق حقیقی